صدف را اگر کف اقیانوس بگذاری
صد هزار سال هم که باشد
فرقی به حالش نمی کند
زیر آشغال دفنش کنی
یا برای خوش شانسی به گردنت بیاندازیش
یا از آن به جای توپ هاکی استفاده کنی
فرقی به حالش نمی کند
جیم صدایش کنی یا فرانک یا نل
فرقی به حالش نمی کند
از لاکش زیر سیگاری درست کنی
یا در قطار و هواپیما
با خود همسفرش کنی
فرقی به حالش نمی کند
صدف شکوه نمی کند، صدف گلایه نمی کند
دنیا تند بچرخد یا از حرکت بایستد
آسمان از جا کنده شود یا نشود
فرقی به حالش نمی کند
آدمها آوازهای خود را
تا ابد بخوانند با نخوانند
به جای نیکی بدی کنند با به جای بدی نیکی
صدف کار خودش را می کند، راه خودش را می رود
چون در همه حال فرقی به حال صدف نمی کند.