خدمتگزار یا خدمتگذار

گذاشتن به معنی قراردادن و نهادن و گزاردن به معنای به جای آوردن است.
برای نمونه نمازگزار صحیح است به معنای فردی که نماز را به جای می آورد یا می خواند. یا سپاسگزار صحیح است.
قطعا نماز یا سپاس شیء نیستند که بتوان آن ها را در جایی قرار داد، بنا بر این نمازگذار و سپاس […]

By |مارس 30th, 2013|داستان کوتاه|۲۳ Comments

سکه

بر اساس یک داستان کاملا واقعی
نمای داخلی، روز، ساعت ۱۲:۱۵ ظهر
تلفن زنگ می زند. مردی گوشی را بر می دارد. فردی از آن سوی خط از او می خواهد که سه عدد سکه بهار آزادی طرح جدید را از منزل وی که یک کوچه پایین تر است دریافت کرده و در صرافی یک خیابان بالاتر […]

By |سپتامبر 9th, 2012|داستان کوتاه|۰ Comments

مالبورو اسموک

مردی وارد بقالی شد و به فروشنده گفت: آقا مارلبورو اسموک دارید؟
فروشنده که به پشت مغازه رفته بود تا برای من چند بسته دستمال کاغذی بیاورد از همان جا با صدای بلند پاسخ داد: نه آقا!
مرد در حالی که بیرون می رفت به آرامی به من گفت: می بینی … کش رو؟ داره اما فکر […]

By |آگوست 29th, 2012|داستان کوتاه|۰ Comments

صدای اذون میاد…

مرد چشمانش را برای چند لحظه بست.
پکی محکم به سیگارش زد و ته سیگار را از پنجره به بیرون پرت کرد. به جای زمان کلمه eco mode روی نمایشگر ساعت خودرو حک شده بود. احتمالا از زمان توقفش مدت زیادی می گذشت.

افکار مختلفی چون انبوه ملخ به مغزش هجوم می آوردند.
چک های فردا، اجاره خانه، […]

By |آگوست 11th, 2012|داستان کوتاه|۱ Comment

لذت یک صبحانه واقعی در کافه تیامو

می خواهی تا آخرین دقیقه ممکن بخوابی، چون خسته ای. اما بالاخره از رختخواب دل کنده و با عجله از منزل راه می افتی. از همان پارکینگ خانه در ترافیک گیر می کنی. ترافیکی که قبلا از سر کوچه شروع می شد. ناگهان یاد نامه الکترونیک یکی از دوستان افتاده و تصمیم می گیری که […]

By |می 17th, 2012|داستان کوتاه|۲ Comments