گذاشتن به معنی قراردادن و نهادن و گزاردن به معنای به جای آوردن است.
برای نمونه نمازگزار صحیح است به معنای فردی که نماز را به جای می آورد یا می خواند. یا سپاسگزار صحیح است.
قطعا نماز یا سپاس شیء نیستند که بتوان آن ها را در جایی قرار داد، بنا بر این نمازگذار و سپاس گذار نادرستند.

تا چند سال پیش خدمت گذار هم نادرست بود، زیرا خدمت هم شیء نبوده و نمی شد آن را در جایی نهاد.
اما چند سالی است که دولت خدمت گذار آن چنان به خدمت همه رسیده که …..

یاد زمان هایی افتادم که وقتی کار بدی انجام می دادیم، بزرگ تر ها بهمان می گفتند که باشد بعدا به خدمتت می رسم. آن وقت بود که هراس برمان می داشت که ای داد و بی داد! ترس از به خدمت رسیدن خیلی بیش تر از ترس از محرومیت از فلان اسباب بازی یا ترس از کتک خوردن بود. اصلا چیز با ابهتی بود برای خودش. هیچ وقت هم اندکی فکر نکردیم که مثلا می خواهد چه کارمان کند؟! خدا رو شکر که هیچ وقت به خدمتمان نرسیدند، این گونه که اکنون دولت خدمت گذار به خدمتمان می رسد.

لامصب ها خیلی هم در گذاشتن خدمت حرفه ای اند. قصه مرحوم خروس چهل تاج را برای بار چندم خواندم. اما نمی دانم چرا به جای گریستن، خنده ام گرفت. این هم از مزایای به خدمت رسیده شدن است. تنظیم کل سیستم را به هم می ریزد!